از اتابکان لر هزاراسپی تا طوایف پراکنده لر هزارسی ! روند ضعف و زوال یک ایل نامدار لر و سپس تجزیه و پراکندگی طوایف آن در چهارگوشه لرستانات

نورعلی مرادی بئوار الیما

از اتابکان لر هزاراسپی تا طوایف پراکنده لر هزارسی !
روند ضعف و زوال یک ایل نامدار لر و سپس تجزیه و پراکندگی طوایف آن در چهارگوشه لرستانات
هزاراسپیان ؛اتابکان لرستان کبیر و لرستان صغیر !
شما طبق همان فرمولی که بنده در مطالب پیش شرح دادم, که چگونه اقتدار یا بالعکس ضعف یک اتحادیه ایلی , سبب می شود که با ایلات دیگر چه هم زبان چه غیر همزبان , به آن پیوندند یا بالعکس آن ایل , تجزیه و متفرق و به ایلات دیگر منظم وملحق شود ! در این روند تجزیه و الحاق به ایلات دیگر.گاه نام ایلی پیشین خود و هویت قومی خودرا همچنان حفظ می کنند و گاه نام و هویت قومی خودرا گم و مستحیل و آسمیله می گردند !
طوایف لر هزارسی از جمله طوایفی هستند که بعد فروپاشی اتابکان لر , در گوشه و کنار مناطق لرستانات پراکنده شدند اما هنوز نام و پیشینه تاریخی و قومی لری خودرا کم و بیش نگاه داشته اند.
هزاراسپیان , عنوانی بود که هرچند به هر دو سلسله اتابکان لر گپ (بزرگ ) و لرهیرد (کوچک ) اطلاق می شده اما بیشتر اتابکان لرستان کبیر , به این عنوان نامبردار شدند .
اطلاق عنوان “هزاراسپی” یا ه”زاراسپیان” به این سلسله های لر , بازطبق همان فرمولی که در مقالات پیشتر گفته بودم , از آن جهت هست که اکثریت سلسله ها به نام” نیا ” و سرسلسله آن خاندان مسمی شده اند که برخی سرزمین ها بعدها به نام همان سلسله ها که برگرفته از نام سرسلسله ها بود , نامبردار شدند ” خاندان گیلویه که سرسلسله گیلویه بود یا خاندان بختیاری که نیا و سرسلسله بختیار بود یا خاندان عثمانی یا خاندان سعودی …
نیای خاندان اتابکان لر ,اتابک هزاراسپ بن ابی طاهر بود که درزمان او این خاندان درلرستانات اقتدار عظیم یافت و لرستان به آبادانی و توسعه دست یافت
این دو خاندان اتابکان لرستان بزرگ و لرستان کوچک , بیشترین و طولانی ترین سلسله های حکومتی در ایران بودند که چند صد سال در لرستانات مستقلانه و نیمه مستقلانه حاکمیت داشتند تا آنکه در عهد تیموری اتابکان لرستان بزرگ ودر عهد صفویه اتابکان لرستان کوچک , از هم فروپاشیده و لرستانات ضمیمه و بعضا در ایالات همجوار تجزیه شد .


ایلات منسوب به خاندان اتابکان که به هزاراسپی موسوم بودند در این زمان در همه لرستانات از دهلران (همان لرستان کوچک که به لرستان فیلی موسوم شده بود تا مناطق لرستان بزرگ (بختیاری , کهگیلویه , بویراحمد , ممسنی , کوهمره , لیراوی ,تا قیرو کازرین و جنوب ایالت فارس ) متفرق و جذب ایلات دیگر شدند . و امروز همگی به “هزارسی” موسوم اند .


محل تجمع اصلی بازماندگان هزارسپی , که به هزارسی موسوم اند, از جهت جمعیت گمان کنم ابتدا در منطقه بختیاری چالنگ (فریدن اصفهان و الیگودرز لرستان و شمال خوزستان )و در میان ایل زلکی است که به طایفه “خواجه هزارسی” موسوم است( که خود این خواجه ازعناوین کهن لری بزرگان ایلی در بین بختیاری چالنگ بوده ) و ازانجا گویا برخی از هزارسی چالنگ جدا شده و تا دهلران (پشتکوه لرستان و استان ایلام امروزی ) رفته و در جوار” ایل کاید هیرده “(کاید خورده ) دردهلران , به ایل مموس پیوستند .
بقیه هزارسی ها :
بخشی از هزارسی های دیگر در کهگیلویه و بویراحمد در منطقه کاکان اند
بخشی از هزارسی ها زیر مجموع ایل ممسنی شده اند
بخشی از هزارسی ها ابواب جمعی ایل کوهمره شده اند
و بخشی تا قیر و کازرین فارس رفته ساکن شده اند
بسیاری دیگر نیز در ایلات دیگر پراکنده اند .
از جمله در ایل اوسیوند بختیاری (که من از این ایل هستم ) در طایفه گادوش (که مادر من از این طایفه است ) یکی از تیره های این طایفه که همجوار با طایفه مادری بنده است, تیره هزارسی است که متاسفانه وقت شناسنامه گرفتن همگی فامیل هزاریان را برگزیده اند که درست تر بود که همان نام هزارسی را انتخاب می کردند چرا که نامی کهن تاریخی و ارزشمندی است .
این مطلب کوتاه را درادامه مطالب(کنفد راسیون یا اتحادیه های ایلی ) بالا آوردم تا با نمونه ایی چگونگی اقتدار و تشکل یک اتحادیه ایلی و سپس ضعف و اضمحلال و پراکندگی آن ایل در ایلات دیگر آشنا شوید.
از این جمله ایلات بسیار لری هستند که بیشتر به علت مقاومت با سلطه کارگزاران و سلاطین عرب(اموی و عباسی ) و مغول -ترک(سلجوقی , تیموری , صفوی ,افشار , قاجار ) و سپس فارس (پهلوی ) متحمل شکست و درداخل لرستانات پراکنده و جابجا شده اند !
بسیاری از طوایف بختیاری, ریشه شان به طوایف ممسنی و کهگیلویه برمی گردد (مثلا روستای همجوار زادگاه من , روستای بازیتون -بازیتان , طایفه بازیت (بایزید ) از ممسنی آمده اند ) همچنانکه بسیاری از طوایف ممسنی و کهگیلویه و قشقایی ,ریشه در بختیاری دارند .

بسیاری از لرهای فیلی نیز در لرستان و ایلام و حتی عراق , ریشه بختیاری دارند و بالعکس مثلا تقریبا دربیشتر طوایف بختیاری ما یک تیره “لک ” داریم یعنی لک بختیاری هم درهفتلنگ و هم چالنگ …حتی خاستگاه جده پدری من یعنی شهر اروجن (بروجن ) در بختیاری که به روایتی مردمش شامل شده از دو گروه سکنه بومی و مهاجرین لک فیلی که پس سقوط از دولت زندیه به ایل قشقایی پیوسته و سپس به بروجن آمده ساکن شدند !
همچنین حتی بسیاری از طوایف عرب در غرب خوزستان , لرهایی هستند که به همان علت ها که گفتم به قبیل عرب پیوستند .در پشتکوه لرستان در عراق نیز بسیاری طوایف لرفیلی , ابواب جمعی قبایل عرب عراقی شده اند ..

از اتابکان لر هزاراسپی تا طوایف پراکنده لر هزارسی ! روند ضعف و زوال یک ایل نامدار لر و سپس تجزیه و پراکندگی طوایف آن در چهارگوشه لرستانات
Scroll to top