نورعلی مرادی بئوار الیما
۱۴ اکتبر ۲۰۱۴
ما بختیاری ها مثلی لری داریم به این مضمون: یکی نترست سی خو ,شله پزه ,ارهد سی دیرون پلو اپهد !
: یک خانم خونه بلد نبود تو خونه خودش برای خونواده اش شله بپزد ,میرفت برای دیگران پلو می پخت !
تصاویر این همتباران لر بختیاری که که درایذه مالمیر در کنار اشکفت سلمان فریاد کُبانی شده اند و آن همتباران لر بروجردی که سنگ فلسطین و قدس شریف به سینه زده اند ,همه حکایت از قدرت عظیم مدیا و رسانه های تبلیغاتی در ایران امروز ما و در عین حال خط دهی جهت دار و هدف دار٢ایدئولوژی مطرح و رایج جامعه عقب مانده ایرانی یعنی پان اسلامیسم شیعی و پان آریاییسم فارسی دارد . .این مطلب به خوبی آشکار می کند که اگر رسانه های داخلی و خارجی این دو ایدئولوژی بخواهند به راحتی می توانند که در نبود رسانه های مستقل و دمکرات و روشنگر ,به راحتی نبض جامعه بسته ایرانی را(حتی تا اقصای مناطق لرنشین محروم و عقب نگه داشته شده )را در دست بگیرند و به هر جهت که بخواهند سوق دارند ! بی گمان این رسانه ها همین توانایی را هم دارند که به جای فرافکنی درد های مردم لر به مسائل دوردستی چون فلسطین و کوبانی و آبگیری قبر کوروش و نام خلیج فارس و تنب و بزرگ و کوچک و ابوموسی , فلسطین و لبنان , ,اذهان مردم لر را به مشکلات بومی و واقعی خودشان ,محرومیت اقتصادی ,فرهنگی , مهاجرت ,فقر , بیکاری ,انقراض زبان و فرهنگ لری ..هم معطوف کنند ولی نمی کنند البته!
بی گمان مساله کُبانی و فلسطین تراژدی انسانی است ! بر منکرش لعنت ! من به شخصه مخلص ملت کرد و فلسطین ام اما به راستی هم آوازی شگفت انگیز هم فاشیسم دینی(اصولگرا و اصلاح طلب و ملی مذهبی و جنبش سبز و زرد و بنفش .. ) و هم فاشیسم قومی(پان ایرانیسم پارسی) تا جماعت طاغوتی سلطنت چی منجمله علی حضرت شازده در تبعید رضا پهلوی!؟ با این فاجعه صرفا در راستای همدردی انساندوستانه است و ولاغیر ؟!
خیر ! مساله از بغض علی و حب معاویه است !
انزجار پان فارسیست ها ,از همقطاران پان ترکیست در ترکیه و پان عربیست خود در منطقه و ایضا دین ستیزی و اسلام ستیزی ناسیونالیسم پارسی و کینه نسبت به بشار که متحد جمهوری اسلامی است و بیزاری از دولت اسلامی عراق وشام ( داعش) که آن را بدیل و تمثیل نظام اسلامی ایران اما از نوع سنی اش می پندارند , همه اینها, کردهای قبلا تجزیه طلب را و کُبانی را در چشم ناسیونالیسم آریایی فارسی ,به پاره جگرآریایی ایرانی پارسی در آن سوی مرزها تبدیل کرده است ! ؟ حال بماند اینکه همین حضرات ناسیونالیست آریایی, اما در برابر سرکوب کرد ایرانی , استعمار لر و بلوچ و ترکمن و فقر و محرومیت و نابراری حقوق قومی و زبانی و فرهنگی هموطنان نه تنها سکوت کرده که گاه در این سرکوب با نظام حکومتی هم آوا هم هستند ؟! یا اینکه همین شازده رضا پهلوی در عصر طلایی ناسییونالیم آریایی پارسی ,یعنی زمان پدر تاجدارش ,کردهای عراق را که متحدش نیز بودند , در عوض معاهده الجزایر ,به صدام حسین فروخت و چه فجایعی که به بار نیامد یا همین نظام اسلامی ایران که جان بر کف عرب فلسطینی سنی است چرا از حال هموطن بلوچ و کرد سنی ولر شیعه و محروم مملکت اش خبر نمی نمی گیرد ؟
مضحک آنکه در ترکیه نیز کمالیست- پانترکیست ها که همچون همقطاران پان فارسیست شان در ایران ( سکولار اما غیر دمکرات اند ) به جهت هراس از قدرت روزافزون دولت اسلام گرای اردوغان در ترکیه و متحدان اسلامگرای سنی اش در همسایگی شان (دعش و النصر و اخوان المسلمین ..) ترجیح می دهند که با پ ک ک سکولار همسایه و متحد باشند تا با دولت اسلامی عراق و شام ! صلح پایدار این چند ساله پ ک ک و آتش بس با ترکیه , که تا حدی ,کرد هراسی و پ ک ک ستیزی را در جامعه ترکیه تقلیل داده به این موضوع کمک کرده همچنین علوی های ترکیه , کمونیست ها , سوسیالیست ها , دمکرات ها , فمینیست ها , بیاض ترکلر (ترکان طبقه متوسط به بالا )نیز به جهت هراس از تندروان اسلامی در داخل و خارج ترکیه ,همه در صف کوبانی و مقابل اردوغان و داعش قرار گرفته اند !?
از سوی دیگر در غرب , همزمانی مبارزات پ ک ک در مقابل داعش, روند رو به رشد و آنی تندروی اسلام سنی , زیاده خواهی دولت اسلامگرای اردوغان , حضور اسلام تندرو شیعی در منطقه به سرکردگی جمهوری اسلامی , و از همه مهمتر حضور و اهمیت روز افزون کرد و کردستان و نفت این سرزمین در منطقه برای امریکا و اروپا ,سبب شده که رسانه های غربی به اهمیت این حزب (پ ک ک و ٢ بازوی دیگرش پژاک و پ ی د و شاخه های سیاسی اش چون ه د پ ) به عنوان یک حزب سکولار , غیر دینی , فمینیست _(حضور زنان در همه جا از رهبری دو نفره ( یک زن یک مرد ) در شهرداری ها و حزب گرفته ,تا حضور در جبهه های نبرد .تاکید بر دیالوگ دینی و اتنیکی , و حضور عنصر های قومی و دینی متفاوت در صفوف این حزب و از همه مهمتر ,حضور قوی اش در همه کشور های کردنشین منطقه ,پی برده و به عنوان الگویی سکولار , فمینیست و نیمچه دمکرات ..در مدیا به نمایش بگذارند ..
جای بسی تاسف است که باید اعتراف کرد که در مقایسه با خاورمیانه واپس مانده و جوامع فاشیست غیردمکرات ( اصولگرای دینی یا واپسگرای ملی ) و حکومت های دیکتاتور و سفاک , در مقایسه , سازمان به قولی تروریستی پ ک ک , از بسیاری از این جوامع خاورمیانه ای و دولت ها و (حتی روشنفکران و نخبگان شان !) دمکرات تر ,مدرن تر و پیشروتر می نماید !!!
در آخر توصیه ام به آن همتباران لر عزیز پان آریاییست پارسی در مالمیر و پان اسلامیست شیعی در بروجرد این است که مسلماندوستی و آریا پرستی جای خود ! ولی عزیزان ! شما زمین را ساختید که به آسمان پرداختید ؟!
فقر و محرومیت و ظلم و بی عدالتی,بیکاری , مهاجرت , حاشیه نشینی در مالمیر و مسجدسلیمان و کهگیلویه , ممسنی , کوهدشت و دهلران به پایان رسید و سرقت آب و نفت و انهدام جنگل های بلوط به بهانه سدسازی و آب رسانی مناطق کویر مرکزی ,و انقراض زبان و فرهنگ لری و فارسی سازی مردم لر در نبود رسانه و رادیو تلویزیون به زبان مادری حل شد ؟؟ که الان زبان اعتراض فلسطین و کردستان شده اید ؟
کردستان چهل میلیون نفوس دارد .حداقل یک میلیون سلاح به دست دارد .یک میلیون دانشجو , نویسنده ,متفکر ,روزنامه نگار دارد ,صاحب صدها روزنامه و رادیو و تلوزیون در جهان است …
همزبار لر صاف و صادق من ! ترا برو خود را باش!! که یک خبرنگار و و رادیو و تلویزیون به زبان مادری ات نداری که درد قوم ات را فریاد بزند ؟! تو برو درد خودت را فریاد بزن !
سالها پیش, در جوانی , من سخت شیفته فارسی بودم آنچنانکه سالهایی بس گرانقیمت از عمرم را صرف ترویج و تحقیق فرهنگی فارس (تاجیک های تاجیکستان ) کردم ,چندی بعد سالهای گرانقیمت تری را صرف کرد و کردستان کردم و متحمل زحمات فراوان شدم تا اینکه روزی این چند پاراگراف از نوشته های یونگ یا فروید (؟) در یکی تالیفات اش مرا به سختی تکان داد آنچنانکه راهی دیگر در زندگی فردی و اجتماعی من گشود و سعی ام را عشق به خود , خانواده خود , قوم خود و سرزمین خود متمرکز کردم و سپس دیگران :
” بی گمان عفو و بخشش به دیگران پذیرفتنی است ! عشق و ایثار در حق دیگران قابل فهم است ! اما اگر در نهاد شما و وجود شما , کسی است و چیزی است که بیش از دیگری محتاج به این عفو , بخشش و عشق است , آنوقت چه ؟…”
(“کُبانی(kobani) شهرک کردنشین مرزی سوریه , در چند کلیومتری شهرک کردنشین سروچ در ترکیه.نام کُبانی از کلمه کمپانی می آید چراکه اولین بار پس از قیمومیت فرانسویان بر سوریه ,یک کمپانی فرانسوی در این سوی مرز تاسیساتی ایجاد کرد که بعدها منشاء ایجاد شهری با همین نام اما با تلفظ کردی ان شد “)
