نورعلی مرادی بئوار الیما
آیین لری سه بار گرداندن عروس به گرد آتشگاه خانه پدری , خداحافظی وسپس رفتن به خانه همسر !
نمونه ایی از تجلی روح لری در کالبد ترکی -عربی اتحادیه های ایلی قشقایی و عرب خمسه و
تداوم سنت ها و آیین های لری در بین این دو اتحادیه ایلی
ما لرها ,این سنت وآیین سه بار چرخاندن و گرداندن عروس(بهیگ , بئیگ, بیی , وییی ) را به گرد چاله (اجاق ) پدری و سپس خداحافظی با خانه پدری را بسیار دیده ایم من جمله خودم هم درعروسی لرهای بختیاری خوزستان و هم لرهای بختیاری چارمال !
این آیین درتمام مناطق لرنشین از لرستان فیلی (خرم آباد ) تا لرهای کهگیلویه و ممسنی و لرهای استان فارس و لرهای استان بوشهر و لرهای کرانه های خلیج فارس , کم و بیش با اشکال گوناگون رایج بوده است !
گاه این مراسم سه بارچرخیدن برگرد آتش , درخانه پدری داماد هم تکرار می شد آنچنانکه درپژوهش دانشگاهی “بازخوانی آداب، رسوم و اعتقادات ازدواج در شهر چلیچِه” دربختیاری که مکانی نزدیک زادگاه من (آلیکوه )هست از خانم ها : طیبه احمدی و افسانه قانی دانشجویان کارشناسی ارشد باستان شناسی ،دانشگاه شهرکرد و استادیار دانشکده هنر و علوم انسانی فارسان، دانشگاه شهرکرد می خوانیم که :
” …هنگام خارج شدن عروس از خانه مادرش .. و وقتی به منزل داماد می رسیدند، دایی عروس دست او را به دست خواهر بزرگ یا عمه داماد می داد. در جلو منزل داماد آتشی برپا و عروس و داماد سه دور گرد آتش می چرخیدند ,سپس داماد به همراه ساقدوش به جای بلندی مثل ایوان یا پشتبام می رفتند، هفت تخمه و اناری که سر سفره …””
این آیین لری , در مناطق مختلف لرستانات ( لربزرگ و لرفیلی (لرکوچک ) کم و بیش اینگونه روایت شده است
-* مقداری اشیا سمبلیک را همچون , خاکستر اجاق خانه پدری , مقداری نان و نمک , مقداری نقل یا شیری یا شی قیمتی چون سکه یا انگشتر را در دستمال یا شالی گذاشته ودور کمر می بندندو
سه دور به دور اجاق خانه پدر می گردد … وعروس با خانه پدری وداع می کند !
یکی از افراد نزدیک فامیل (معمولا عمو یا دایی) رکاب اسب را می گیرد تا عروس را بر روی آن سوار کنند. اسب عروس پشتی بسیار رنگین و افسار بسیار زیبایی دارد و خویشاوندان به گردن آن دستمال های رنگین بسته اند.پسربچه ای را ترک اسب می نشانند و معتقدند این کار خوشبختی به همراه می آورد و بچه اول عروس پسر می شود.””.
اما همیشه عروس را سه بار دور چاله (اجاق خانه) چرخانده و سپس او را به خانهٔ شوهر میبردند.گاه این مراسم درورود به خانه شوهر و سلام به خانه همسر هم تکرار می شد
_* چاله ,وجاق, و آتشگاه در فرهنگ لری
متاسفانه ,یک باورغلطی که دردوره معاصر و با آغازپیدایش ناسیونالیسم فارس ( ملی گرایی باستان گرایانه آریایی پارسی ) دربین تحصیلکردگان لر , مروج وملکه ذهن همگی شده است این است که هر سنت و میراث و عنصر فرهنگی لری را , اینها عقبه و سابقه و پیشینه اش را سریع میبرند و می چسبانند به افسانه های شاهنامه وتواریخ زردشت و قدمت اش را خلاصه می کنند همین به دوهزار سال تاریخ ایران باستان و آریایی و پارسیان قدیم و اساسا منکر پیشینه تاریخی هشت ده هزارساله “ایلامی ” و “الیمایی ” سرزمین های لرنشین و مردم لر میشوند(پیش از آنکه قبایل مهاجر آریایی پارسی , وارد لرستانات امروزی و امپراطوری ایلام آن روزی شوند !
از همین رو معلومات ما نسبت به ریشه های ایلامی , الیمایی کاسیتی , لولوبیایی آیین ها و سنت ها و میراث فرهنگی لری , بسیار اندک است چرا که محققان ما نرفته اند کاوش کنند و فقط به همین منابع دم دست ملیگرایان ایرانی (افسانه های شاهنامه و کتب دانشگاهی سمت و سوداری ناسیونالیست فارس ) بسنده کرده اند که در دوران پهلوی به این سو در مدح ناسیونالیسم ایرانی و زبان فارسی و خرده فرهنگ و کوچک شمردن فرهنگ اقوام دیگر چون فرهنگ لری , نوشته و رجزخوانی شده است .
از همین رو , تا زمانی که نخبگان و پژوهشگران لر , به پژوهش آن بخش از میراث فرهنگی لر که ریشه در تمدن و مردم ایلام کهن دارد , هنوز نپرداخته اند , منجمله نقش خدا و ایزد آتش در تمدن ایلام کهن و الیمایی ,ما هم به همین منابع دم دست مجبوریم بسنده کنیم !
حقیقت مسلم آنکه , آتشگاه و اجاق در فرهنگ بشری و همگی اقوام منجمله لر ها اهمیت فراوان داشته است .
در میان اقوام یونانی رومی , ایزد آتش جایگاه والایی داشت به این صورت که با ازدواج فرزند بخشی از این آتش خانوادگی به او داده میشد و در کانونی جدید روشن میشد .آتش مظهر خانواده بود !
دربین آریاییان هستیا , خدای آتش بود ! و محترم بود
زردشتیان یزد رسم دارند که ۱۰ تن از موبدان دست عروس را در دست داماد بگذارند و ۳ بار به دور آتش بگردانند (رمضانخانی، ۲۳۳)
اینکه این رسم زردشتیان , ریشه در فرهنگ مردمان پیش از مهاجرت آریایی ها (ایلامی, کاسیت , لولوبی , مانایی , گوتی کادوسی ,,,) در فلات ایران دارد یاخیر , مشخص نیست .
*درفرهنگ لرها ,تژگاه و چاله , نماد خانواده بوده !
چاله(وجاق ) یا تشگاه برا لرها آنگونه مهم بوده که اصطلاح “وجآق “یعنی آتشگاه پدری ,معنی و مفهوم تبار خانوادگی می داد ! و مردی را که صاحب فرزند نبود را “وجاق کور ” می گفتند !
به افراد بی عرضه و نالایق “اَو به چاله رِز” گویند یعنی کسی که آب در اجاق خانواده و تبار پدری و مادری خود ریخته و آن را کور (خاموش ) کرده است و ارزش نیاکان را از بین برده و پاس نداشته است !
همچنین در مرگ بزرگان خود , در مراسمی نمادین , , آب در اجاق می ریختند و آتش را کور (خاموش ) می کردند که که این اصطلاح وجاق کور (بدون وارث و جانشین ) و او به چاله رز ( فرزندی بی عرضه که با رفتار و کردار خود , آب در اجاق پدری می ریزد .) تمثیلا یعنی؛” نسلی زبون و بی هنر که توان پاسداری از میراث پدری را نداشته است” !
لرها همچنین برای نشان دادن شدت تاثر خود در فوت عزیزان “هول “( خاکستر اجاق) را روی سر میریختند. که اصطلاح لری بختیاری “هل به سر” که یک نفرین هست , از آنجا می اید
جمع بندی و نتیجه گیری اینکه در حقیقت اتحادیه ایلی قشقایی یا خمسه , تبلور فرهنگ لرهای کهن ایالت فارس است .طوایف لری که ستون فقرات و هسته مرکزی بسیاری از این اتحادیه ایلی به ظاهر ترکی عربی بوده اند ..
هرچند “لرهای ایالت فارس” اغلب قرن ها پیش یکجابنشین شده و زندگی عشایری را رها کردند و به تبع آن اغلب عرف و سنت و عادات لری من جمله موسیقی و پوشاک و رقص و خوراک لری را که با زندگی عشایری گره خورده بود را به فراموشی سپردند اما طوایف و عشایر باقی مانده لری که در قالب اتحادیه های ایلی ترکی عربیفارسی قشقایی و خمسه و باصری به زندگی عشایری ادامه دادند , سنت ها و فرهنگ لری همچنان حفظ کردند .از همین رو شما”بارزترین نمود فرهنگ و سنن و آیین های لری” را در بین اتحادیه ایلی قشقایی و خمسه می بینید نه حتی دربین خود روستا نشینان یکجانشین لر , که با رها کردن زندگی عشایری عملا آن فرهنگ فراموش و فرهنگ مردم یکجانشین روستایی و شهری را نمایندگی می کنند !
چرا که فرهنگ عشایری نسبت به فرهنگ روستایی محافظه کار تر و سنت های کهن ماندگار تر اند .
این یک حقیقت تاریخی است که شما دوام فرهنگ عشایری لری را عملا , در سنت ها و آیین های ایلات استان فارس , من جمله اتحادیه ایلی قشقایی و اتحادیه ایلی ایل خمسه می بینید
بسیاری از سنن و ادب کهن لری را این عشایر قشقایی و خمسه هستند که حفظ کرده اند
آنچنانکه شما تجلی بسیاری از جلوه های تاریخ هنر و فرهنگ لری را علاوه بر موسیقی و پوشاک و سنت ها و آیین ها و حتی زبان , هچنین درنقوش فرش و قالی موسوم به قشقایی و خمسه و باصری می بینید که از نیاکان لر خود به میراث برده اند !