تقابل خان لُر و شاه فارس , تقابل سنت و مدرنیته نبود !

نورعلی مرادی بئوار الیما

رضاشاه نماینده طبقه بروکرات(روشنفکران , سران , متنفذین , بازاری ,) قوم گرای فارس در مرکز ایران بود که می خواست قدرت را از طبقات بوروکرات سایر قومیت ها بگیرد و مهار کند .. طبقه بروکرات سایر قومیت ها من جمله لرها چه کسانی بودند ؟ همین خوانین و امیر عشایر ها سردار ها بودند

خوانین لر که این فارس ها اینگونه تحقیر آمیز از ایشان نام می بر ند یا امیر عشایر خلخالی ,اقبال السلطنه ماکویی یا سردار معزز بجنوردی یا صولت‌الدوله قشقایی یا خوانین دیگر که بنا به اظهارات وزیر مختار ایران در لندن( شکر اله صدری قوام الدوله) ثروت رضاخان و سرداران و امیران جنگ اش(امیر احمدی قصاب لرستان و رزم آرا ) قبل ازسلطنت و بعد از سلطنت از راه تصرف اموال این خوانین بدست آمد .

این خوانین آدم های معمولی نبودند اینها بروکرات ها و طبقه دیوانسالار قومی خود بودند . اساسا دولت مرکزی رضاخان این طبقه حاکمه را از بین برد تا انسجام قومی آنها از هم بپاشد . بروکرات ها و طبقه حاکمه قومی لر و کرد و ترک, مغلوب طبقه حاکمه و بروکرات فارس شدند .. اینکه این خان ها و سردار ها یک مشت فئودال بدوی و عقب مانده تر ووحشی بیش نبودند که مغلوب یک دولت مدرن (حکومت مطلقه رضاخانی )و تفکر دمکرات و نوین پادشاه و وزیران و سرداران دمکرات اش شد اساسا ترفند تبلیغاتی ناسییونایسم فارس بوده و هست که تقابل حکومت دیکتاتور مرکزی و و حاکمیت های قومی و منطقه ای را , تقابل سنت و مدرنیته بقبولانند !

همان زمان در بختیاری خان ها و بی بی های لر در منطقه قومی خود اولین مدارس جدید را تاسیس کرده بودند اولین پرورشگاه ها را تسیس کرده بودند(پرورشگاه بی بی ماه بیگم بختیار یکی از زنان خونین ) همه فرنگ رفته بودند و تحصیلکرده .نخستین سفرنامه نویس زن ,در ایران,بی بی کوکب بختیار بانویی لُر یکی از زنان همین خونین بود

نخستین مدرسه حرفه و فنی را یکی از همین خان های لر( شهاب‌السلطنه بختیاری ) به در منطقه بختیاری در شهر بروجن سال ۱۲۷۴ بنا کرد که نمونه اش در شهرهای فارس نشین اصفهان و شیراز نبود و و از استادان به نامی چون شیخ محمدطاهر نطنزی (مدیر) و سیدمیرحسین مجدالادباء و میرزاعبدالرحیم خان شیرازی، میرزاسیف الله خان (معروف به تیمسار) و یک معلم زبان فرانسه که بلژیکی بود، استفاده می‌نمود و کلیه دروس فارسی و فرانسه و برخی فنون و مهارت‌ها در این دارالفنون کوچک تدریس می‌شد. مخارج این مدرسه را شخص شهاب‌السلطنه پرداخت می‌نمود.

حرف های همیشگی و ملا آور قوم گریان فارس ( مل گرایان ایرانی ) که قصد رضا شاه توسعه ایران بود ! رضاشاه و فرزندش محمد رضاشاه کجا را توسعه داد ؟
رضاشاه مسجدسلیمان را توسعه داد ؟
لالی و دهدشت و الیگودرز و یاسوج و کوهدشت و باقی مناطق لر نشین را توسعه داد ؟
چه مقدار مناطق لر نشین در طی پنجاه سال حکومت ملی گرای پهلوی و تا قبل از انقلا ۵۷ گاز و آب و برق و امکانات رفاهی و تاسیسات زیربنایی صنعتی داشتند ؟

اکثریت مردمان کویرنشین شهری و روستایی فارس زبان مرکز ایران که تا قبل از حکومت رضاشاه ا آب انبارهای آلوده و بیماری زا آب شرب شان بود ز برکت پول نفت مناطق لر نشین و سدسازی بر روی رودخانه های مناطق لر نشین , صاحب آب پاکیزه شدند اما خود مردم لر , از آب سالم رودخانه های پایین دست شان هنوز محروم اند .
بی شک اگر طبقه خوانین و سرداران که نخبگان قومی مردمان خویش و همخون و همراه و دلسوز مردمان خود بودند , فرصت بقا می یافتند و توسط رژیم قومگرای رضاشاه و( به اشاره بروکرات و نخبه مرکز گرای فارس ) دسته دسته به جوخه اعدام سپرده نمی شدند , همان قدر که نخبگان قوم فارس برای آبادانی و توسعه شهرهایشان مایه گذاشتند , خوانین لر هم مایه می گذاشتند !

این چند مقاله که به دنبال این مطلب می آید, موید این ادعا است !
من جمله مقالات :

۱- بانویی لُر , بنیانگزار اولین پرورشگاه در خاک بختیاری !
پرورشگاه بی بی ماه بیگم بختیار

۲-بانویی لُر؛ نخستین سفرنامه نویس زن ,در ایران!
بی بی کوکب بختیار

۳-ایجاد دومین دارالفنون ایران در مناطق لُرنشین درسال ۱۲۷۴ ه . ش !
تاسیس دارالفنون بختیاری در شهر بروجن به همت شهاب السلطنه بختیاری

۴- نخستین مدرسه اختصاصی در مناطق لُرنشین ؛ درشلمزار بختیاری !
به همت مرتضی قلی خان صمصام السلطنه بختیاری

تقابل خان لُر و شاه فارس , تقابل سنت و مدرنیته نبود !

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Scroll to top