لُر قزلباش ؛لرهای اتحادیه ایلی قزلباش

نورعلی مرادی بئوار الیما

لرهای قزلباش / قزلباش های لر

*اتحادیه ایلی قزلباش و قزلباش های لر

هسته اصلی قزلباش ها یک اتحادیه ایلی چند قومیتی شیعه مذهب (علوی و جعفری ) متشکل از ایلات ترکمن مهاجر علوی مذهب در آسیای صغیر (عثمانی ),زازا ها ی علوی مذهب (عثمانی )عرب های علوی مذهب (عثمانی ) و کرمانج های علوی مذهب (عثمانی ) بوده که وقتی به ایران آمدند ,, سایر ایلات شیعه مذهب ایرانی چون برخی طوایف تالش , برخی طوایف لر , و حتی مردمان تاجیک و تات (ا؟)به آن پیوستند .
“فاروق سومر” محقق ترک در ترکیه , در مقالات خود تک تک به ریشه عربی یا کردی(کرمانجی ) یا ترکمنی یا زازایی طوایف هسته اصلی قزلباش ها که از آناتولی عثمانی به ایران آمدند همچون شاملو , ذوالقدر , روملو , افشار و ..اشاره می کند ,
ناگفته نماند که هم اکنون نیز در ترکیه وقتی صحبت از قزلباش می شود مراد علوی های غیر ترک زبان هستند که اکثریت شان را زازاها تشکیل میدهند . زازاها , نسبت به جمعیت خود , تقریبا بیشترین شمار شیعیان علوی دارند ,پس از آنها ترکمن ها (ترک ها ) و درآخر یک اقلیت کمی ما کرد یا همان کرمانج علوی داریم .به علوی های ترک زبان , اصطلاح “بکتاشی ” اطلاق می شود .
من جمله خاندان دنبلی و طایفه دنبلی , که در ایران به خطا آنهارا کرد ؟(کرمانج؟ )می پندارند درحقیقت اصالتا از طوایف زازا زبان و شیعه مذهب بودند که به نواحی آذربایجان و خوی آمده و امارت دنبلی هارا تاسیس کردند,
.بعدها در ایران ,به علت اشتراک عناصر غیر ترکی (تاجیکی, تات , لر , تالش , سیستانی , مازندرانی , ), در ساختاری قزلباش ها , قزلباش چنان تغییر هویت داده بود که دیگر قزلباش مفهوم ایرانی و حتی شهری می داد تا مفهوم ترکی و حتی ایلی. آنچنان که مراد از قزلباش یعنی ایرانی ! آنگونه که هنوز ترکمن ها , به غیر ترکمن یعنی ایرانی و فارس , قزلباش می گویند .
یا درافغانستان در قندهار یا کابل, مراد از قزلباش یعنی ایرانی فارس زبان شیعه و هنوز بقایای
محلات قزلباش ها باقی است .درافغانستان نیز بخشی از مردمان هزاره شیعه مذهب آنجا نیر وارد ساختار قزلباش شدند و بالعکس قزلباش وارد ساختار قومی هزاره شدند .
محلات قزلباش های افغانستان درکابل به این محلات تقسیم می شد :

  • محله بیات‌ها
    محله بختیاری‌ها
    محله افشارها
    -محله جوانشیرها
    .محله ترک ها
    .محله قائنی‌ها
    .محله خوافی ها
    به همین واسطه قزلباش ها , پای ایل لربختیاری به آن حدود هم رسید و جای پای لرهای بختیاری تا مناطق هزاره نشین و پیشاور پاکستان , و حتی بین طوایف پشتون , با همان نام بختیاری , قابل چشمدید و نظررس است .( مقاله “قزلباش های افغانستان تورک نبودند” (از عالی میثم نظری ,مقاله :قومیت فارسی‌زبانان قندهار چیست؟محمد مرادی)

قزلباش های افغانستان اغلب ساکن محلات قدیمی کابل و قندهار هستند و با اینکه همگی شیعه و فارسی زبان اند اما , تا پیش از تحولات دوره معاصر, مردمانی باسواد و متنفذ و معتبر در جامعه رده بالای افغانستان بودند .
مجتمع جوانان قزلباش افغانستان , در صفحه یوتوب خود, صحبت های دکتر حاج سیدمحمدعلی جاوید پژوهشگر و نویسنده تاریخ قزلباش های افغانستان را نشر کرده که وی به صراحت به قزلباش لر اشاره دارد و ازجمله اشاره می کند که از آیت‌الله العظمی محسنی, بزرگترین رجال شیعه افغانستان که از قوم قزلباش بوده , پرسیده اند که قزلباش های افغانستان از اقوام مختلف بوده اند شما از کدام قزلباش ها هستید و ایشان گفته است از قوم لر قزلباش بوده ام ! من اتفاقی در یوتوپ به این ویدئو برخوردم که کوتاه شده آن را اینجا نشر میدهم

از آیت‌الله العظمی محسنی, بزرگترین رجال شیعه افغانستان که از قوم قزلباش بوده , پرسیده اند که قزلباش های افغانستان از اقوام مختلف بوده اند شما از کدام قزلباش ها هستید و ایشان گفته است از قوم لر قزلباش بوده ام ! من اتفاقی در یوتوپ به این ویدئو برخوردم که کوتاه شده آن را اینجا نشر میدهم

لرهای قزلباش مقیم دارالامان کابل

“لرهای قزلباش مقیم دارالامان کابل
فراموش نکنید که نشر این مطالب صرفا به این جهت نیست که تهییج احساسات سطحی قومی شود که ما افتخار کنیم حالا مثلا فلان یا بهمان منطقه , فلان یا بهمان مردم تبار لری دارند !بلکه هدف این مطلب بلند من ,درک مفهوم تاریخی اتحادیه های ایلی چند قومی است که پدیده نوظهور ناسیونالیسم و ملیگرایی در قرون معاصر(کردی , ترکی فارسی(ایرانی ) , عربی , پشتو ,…) که اندیشه ساخته و پرورده دست بشر است همانند همه ایده ولوژی دیگر , برپایه همین جوامع ایلی چند قومی و جوامع شهری و روستایی چند قومی با تبار نامشترک , به نادرستی یک تبار مشترک دروغین و جعلی برای آنها متصور شده و روایتی ملی و یک سو نگرانه را روایت می کند !

این قضیه اتحادیه های ایلی چند قومی , می تواند محور و موضوع چندین کتاب و پایان نامه شود که اگر هم تباران محقق لری به موضوع علاقه داشته باشند و بخواهند کتاب و مقاله یا پایان نامه بنویسند من استقبال کرده درحد توان یاری میکنم چون به ان نپرداخته شده است

قزلباش های لر” !

این دو سند تاریخی که به پیوست می آورم , موید و تصدیق کننده گفته های پیشین بنده هست مبنی بر اینکه قزلباش ها همچون همگی کنفدراسیون هاو اتحادیه ی های ایلی نظیر شاهسون ها و افشارها , نه تنها همگی ترک نبوده بلکه بخشی مهمی از آنان را ایلات لر و سواران قوم لر ,تشکیل میداده اند !


سند اول و دوم علاوه براین, معلومات دیگری بر اطلاعات ما نیز اضافه می کند مبنی براین که “عنوان قزلباش” , از همان ابتدا چنان از بار عرقی و قومی (ترکی ) تهی و خالی شده بوده که کم کم , مفهوم لقب و عنوان حکومتی -نظامی را افاده می کرد و نه نسب قومی یا ایلی !
وهمچنین حتی دیوانی (اداره ای)تحت نام دیوان قزلباش , تا عهد قاجار تاسیس و دوام یافته بود که سرکردگان اش از همه ایلات ایرانی , بخصوص لرهای بختیاری را شامل می شد !

در این دو سند باارزش که از بنچک (قباله جات) مردمی و خانوادگی میراث مانده در خانواده های لرهای بختیاری است , یکی از بزرگان ایل ململی بختیاری , به سمت “سرکرده دیوان قزلباش” از سوی شاه قاجار منصوب شده است

سند دوم , درمعرفی سنگ گوری بانویی لربختیاری و در ذکر سلسله شجره نسب وی , از نیای پنجم وی بنام” عباس قزلباش” نام برده می شود که یقننا صاحب منصبی نظامی بوده که لقب “قزلباش ” به وی اعطا شده است .آنچنانکه می بینیم گویا رتبه نظامی حکومتی در این خاندان تداوم یافته چراکه نوه “قزلباش عباس ” , لقب دهباشی عوض ” دارد که این نیز رتبه ایی نظامی است .

خاطرنشان کنم که دهباشی , ربطی به ده و مثلا کدخدای ده ندارد بلکه اینجا منظور عدد ده ۱۰ است و مقصود از دهباشی که ترکیبی فارسی ترکی است (ده فارسی +باشی ترکی یعنی سر ) یعنی سرکرده ده نفر همچنانکه اصطلاح کاملا ترکی یوزباشی (یوز یعنی صد و باشی یعنی سر )یعنی سرکرده صد نفر معنی میدهد .!

*این را هم اضافه خاطر رسان کنم که درواقع سرکرده ده نفر,باید به ترکی اون باشی , گفته می شده اما چون معنی خوبی نمیداده , ده فارسی را بکار برده اند !همچنانکه در ترکی آذربایجانی برای رقم هشتاد , ترکی اش را بکار نمیبرند چون معنی ناخوشایندی دارد(سیکسن ) و همان فارسی هشتاد را می گویند !

** و در آخر مایه خوشبختی است که تحصیلکردگان و نخبگان لر , هرچند دستشان از تریبون های کلان ملی -حکومتی ایران کوتاه هست چرا که لرها , عملا هیچ سهم فرهنگی اقتصادی سیاسی از آنچه مام میهن اش ایران, می خوانند ندارند , اما حداقلاین عزیزان همت کرده اند و توانسته اند که رسانه های جمعی چون تلگرام و ینستاگرام را به مثابه تریبون مردم و تاریخ منطقه و شهر و طوایف خود استفاده کنند !و میراث فرهنگی تاریخی لرهای منطقه خودرا مکتوب کنند !(من جمله همین صفحات عزیزان اهل قلم لر که من گهگاه از منابع خام آنها برای مطالب خود استناد می آورم )

من همیشه گفته ام که ما لرها ,در دوران سخت بحرانی و مواجه با بایک جنگ خموش ناعادلانه ایی هستیم که فرهنگ لری بی دفاع درمقابل هجمه فرهنگی سیاسی زبان و فرهنگ فارسی حاکم از طریق آموزش و پرورش و رادیو , تلوزیون , مطبوعات , دوایر اداری , مهاجرت ,–, به سرعت باورنکردنی ,همه میراث ادبیات گفتاری زبانی قومی ما که هزاران سال مقاومت کرد , ظرف چند دهه در جنگی نابرابر , , محکوم به فراموشی است .
از همین رو بر نخبگان و تحصیلکردگان ما فرض است که تک تک حداقل در تلگرام و ینستاگرام و سایت ها ,, دست به ثبت صوتی , بصری و کتبی اسناد و واژگان ,اشعار و آیین ها از زبان مادران و پدران و مادربزرگان و پدربزرگان خود کنیم به مثابه یک بانک ذخیره ! بلکه درآینده فرجی شود و برای آیندگان لر که اگر احیانا از خواب غفلت سیاسی فرهنگی قومی بیدار شدند و واقف به حقوق قومی خود گشتند , این بانک میراث لری , به کاراید !

لُر قزلباش ؛لرهای اتحادیه ایلی قزلباش
Scroll to top