باور دینی لٔرها ؛ پیش از اسلام و پس از اسلام چیست ؟

نورعلی مرادی بئوار الیما

ایرانیان و مشخصا فارس ها , به غلط , تعریف و شناختی که از لر , جامعه لر و فرهنگ لری داشته و هنوز دارند , شناختی است که از نزدیکترین منطقه لرنشین به مرکز ایران در همسایگی شان یعنی مردمان منطقه ثلا ث ( ملایر , تویسرکان , نهاوند ) بروجرد دارند . منطقه ایی که مردمان اش , چنان از هویت و فرهنگ و زبان لری دور و در فارس ها ذوب شده اند که از سوی لرهای اصیل به طعنه و به شوخی فارس حرومه( فارس تقلبی و غیر اصیل ) خطاب می شوند !
.
در حقیقت هویت , فرهنگ زبان و آیین های خالص و اصیل لری را باید در قلب زاگرس و مناطق مصون مانده از زبان و فرهنگ حاکم فارسی , جستجو کرد . بخصوص در بین ایلات و عشیره های لر ..

۱
تا همین هفتادهشتادسال پیش و تا قبل از تاسیس دولت -ملیت ایران و حاکمیت مطلقه ایده ولوژی ملی گرایی ایرانی بر اساس دو رکن زبان فارسی و مذهب شیعه بر سرسرتاسر ممالک محروسه ایران و تعمیم این ایده ولوژی به عموم ملیت ها و قومیت های غیرفارس منجمله , قومیت لر , آنچه ما لرها را مشخصا از فارس های شیعه , همسایگان ما در شرق زاگرس و در حاشیه کویر و همچنین عرب های شیعه , همسایگان ما در بین النهرین عراق و همچنین البته از کردهای سنی همسایگان ما در شمال زاگرس متمایز و جدا می کرد , شاید جهان دینی ما بوده و هم اکنون نیز هست .
حقیقت آنکه میان قرائت حکومتی / رسمی / عرفی عامه مردم فارس زبان تاجیک در شرق و مرکزی ایران از دین اسلام و مذهب و ایده ولوژی شیعه و آنچه قرائت مردمی بومی لر ,از ایده ولوژی اسلام و مذهب شیعه بوده و هست فرسنگ ها , فاصله بوده و هست !

یعنی همان گونه که عنصر قومی تاجیک( فارس زبان های جلگه نشین ساکن “نجد” مرکز و شرق فلات ایران )؛ مردمانی متشرع ” تر و خشک مذهب تر و افراطی ترند آنچنانکه هرچقدر به مناطق فارس نشین بالتبع مراکز شهری ومراکز حکومتی که پایگاه دین و دولت و منبر و تخت با هم بوده و هست نزدیک تر شویم به همان مقیاس جبرا , قرائت دولتی و حکومتی و رسمی دینی ملموس تر است و شریعت اسلامی یعنی مدرسه و حوزه و نماز و مسجد و ملا و ..حد و تازیانه و نهی منکر امر به معروف و حجاب و نماز و روزه و نافذ تر و رایج تر… .و بالعکس هرچقدر از شرق و مرکز ایران دورتر شده به جبال و مردمان البرز نشین وزاگرس نشین بویژه لرستانات و مردم لر تبار , نزدیک تر شویم تمایلات افراطی اسلامی و شیعی کمتری و اساسا گرایشات دینی خفیف تری دارند یا اساسا پایبند قیود و شریعت دینی نیستند !
قدر مسلم آن است که لرها از آغاز ورود اسلام , برخلاف همسایگان کرد و تاجیک( فارس ) خود هیچگاه سنی نبوده اند اما اینکه به صراجت به شیعه بودن آنها هم اشاره شود , همچون همسایگان عرب ما که نخستین حکومت شیعی را پیش از صفویه , در عهد مشعشیان در جنوب غرب ایران در حویزه بنیاد گذاشتند , از لرها , چنین سندی نیز دال بر شیعه گری در دست نیست .

تا پیش از صفویه در فلات ایران عموم مردم نجد : یعنی جلگه نشینان تاجیک( فارس) ساکن مرکز و شرق ایران سنی مذهب بودند و البته همچنین مردمان آذربایجان. اما عموم جبال : یعنی زاگرس و البرز( مازندران , گیلان , لرستان بزرگ و کوچک ) بر مذهب علوی بودند . به استثنای کردها که سنی بوده وهستند .

در عهد صفوی , با آوردن شیوخ و مجتهدانی عرب شیعه جعفری از مدارس جبل عامل و عراق , سعی شد که در تقابل با نظام حکومتی دینی سنی عثمانی , یک نظام حکومتی شیعی درست شود و ایده ولوژی جدید نیاز به نظام مندی و مانیفست و قوانینی یکپارچه داشت که اسمش شد شریعت اسلام شیعی ! اما قرائت رسمی و دولتی ایده ولوژی شیعه حاکم در مناطق فارس نشین نجد فلات ایران , از قرائت غیررسمی و بومی مردمان علوی البرز و زاگرس فاصله ها داشت و از آنجا که این مناطق عشایری , کوهستانی و حکمرانان مستقل داشت ,عملاهمچنان از حوزه نفوذ دولت شیعی و مدارس شیعی مرکز ایران خارج ماند .

تا آنجا که در عهد محمد علیشاه قاجار , وی جمعی از علمای حوزه علمیه نجف را برای وادار کردن عشایر لر به قبول دین حقیقی اسلام و شریعت راستین تشیع !؟ به سفر به مناطق لرنشین و ترویج اسلام شیعه راستین دعوت و ترغیب کرد !
در متون تاریخی , در اشاره به مذهب لرها در لرستان جنوبی(لور کبیر ) و لرستان شمالی (لور صغیر -فیلی ) به اباحه گری , معتزلی و از همه مهتر علوی گری اشاره داشته اند . پیشینه تاریخی لرستان شمالی ( فیلی) آشکار است چرا که لرستان فیلی خاستگاه مذهب یارسان است و پیشینه تاریخی یارسان یا اهل حق لرهای فیلی محقق است . اما پیرامون مذهب در لرستان جنوبی یا لر کبیر فقط اشاره هایی هست منجمله در متون یارسان نیز آمده که خاندان شاه هیاسی -شاه ایازی اهل حق یارسان , دو تن بودند که از طایفه شیاسی بختیاری مهاجرت کرده بودند .که در وصف ظهور افسانه ای سید محمد نوربخش از خاک بختیاری و عبور او از صیمره چنین آمده است :
محمّد بدی مظهر شابرام -پس از شا جلیل گشت ظاهر به جام 
هم از بختیاری نمودند ظهور- پس از صیمره هم نمودی عبور
که سید محمّد نوربخش آن بدی -که حقّ هم به جامش به مهمان بد

۲
با اینحال به صراحت نمی توان مذهب عامه لرستان جنوبی (لوور کبیر ) را مذهب اهل حق و یارسان دانست هرچند منش , شیوه , اصطلاحات , زیارتگاه ها , . پیر ها , شاه ها , باباها ( بو , بوه ) سلطان ,همچون:” سلطان ابراهیم ” شاصلتو برایم “باوازه ( بابا زاهد ),” بو روزمون” ( بابا روزبهان ) , “شاه مال باوادی” !شهپیر (شاه پور ).(شاه البرز …) در مناطق لر بزرگ یا لرستان جنوبی ( بختیاری , بویراحمد ,کهگیلویه , ممسنی )بی اندازه به آنچه در لرستان فیلی و طریقه یارسان(مثلا:سلطان سهاک ـ پیرشالیار ـ باوه یادگار ـ شاه احمد ـ حضرزنده ـباوه گرزین ـپیر مامه ـ پیر کوتک ـشا مامه ـکل داود) خوانده می شود مشابهت دارد . اگرچه به غلط اینها امامزاده خوانده می شوند اما شاه و پیر یا بو, به هیچ وجه مصداق لری امامزاده در زبان فارسی نیست چرا که پیرها و شاه ها , بیشترشان نسبت سببی نسبی با شخصیت های اسلامی یا امامان شیعه ندارند !

شاید آخرین و بارزترین حرکت اعتقادی -عرفانی معاصر , جریان متاخر”سال سروشینه”یا قضیه” طلوعی” بود که مردمی و همه گیر شد در مناطق بختیاری کهگیلویه بویراحمد و شخصیت بارز در آن حضرت علی بود گویا !..و یک سلسه مراتب تشکیلاتی چون ” خلیفه ” و شیخ داشت و حتی از زنان نیز یارگیری می کرد. که بنا بر شنیده ها جریانی عرفانی بوده که بر تزکیه نفس و پرهیز از دروغ و سرقت و پارسایی تاکید داشت .مجالس تزکیه روح داشتند که با هیجان و خلسه همراه بود که همراه آن اشعار لری می خواندند منجمله این شعر که بعدها توسط ملی گرایان مرکزگرا در جریان صنعت نفت تحریف و به بیگانه ها نسبت داده شد که بحث اش فرصتی دیگر می طلبد 
مو که مهر علی ور دلمه , هوه و زنده ئی سی چنمه ؟
من که عشق علی بر دل دارم , به خانه و زندگی و مال و منال بی نیازم !

۳

-آیا نیاکان لرها ؛ باورمندانی زردشتی بوده اند ؟خیر !

بی شک , لرها , میراث دینی را از پیش از ورود اسلام به ارث برده بودند که بعدها با عقاید انقلابی علوی گری که ضد مرکز بود و همیشه در کوهستان ها و بین عشایر هوا خواهانی داشت آمیخته شده بود .
اما این میراث پیش از اسلام و دین و عقیده لرها قبل از ورود اسلام به لرستانات و بین لرها چه بود ؟

بی شک اگر بخواهیم به پیش از اسلام و وضعیت منطقه لرستانانات ( لوور صغیر و لوور کبیر ) من جمله بختیاری برگردیم , خوب این مناطق مخصوصا بختیاری , بویراحمد کهگیلویه , ممسنی )همه الیمایی نشین بوده و پایتخت الیمایی ها مالمیر یا ایذه بوده .. و این الیمایی نه آریایی بودند و نه زردشتی !

پس ریشه آیین دینی و باورهای مذهبی مردم لر و بختیاری را باید در باورهای اجدادشان الیمایی ها که نه زردشتی و نه آریایی بودند جست !چرا که همینطور که همین حالا همه احاد مردم ایران , مسلمان و همه شیعه نیستند و همه شیعه ها هم همگی به یک اندازه شیعه نیستند و لر و فارس و گیلک و قرآئت های متفاوت از دین اسلام و مذهب شیعه دارند , یقینا در ایران پیش از اسلام نیز همه زردشتی نبودند و در هر منطقه قومی مذهب خود آنها رایج بو د ه است .

۴
ما لرها به غلط هر باور کهن قومی خود را را به دین زردشت ربط می دهیم یا ریشه هر سنت و آیین خود را در فقط شاهنامه و فرهنگ پارسی می جوییم! حال آنکه قوم لر و سرزمین های لرنشین و قدمت سنت های ما , بسی کهن تر از شاهنامه و هخامنشینان و دین زردشت اند . پس از مهاجرت پارسی ها به فلات ایران و رواج دین زردشت در دوره متاخر ساسانی , فقط پارس ها , در ایران ساکن نبودند و فقط دین زردشت در فلات ایران حاکم نبوده بلکه ده ها هویت قومی و مذهب دیگر هم بوده است مثل هم اکنون.
گاها نیز به غلط ریشه آیین و سنت های لری را در میترائیسم و مانویت مثلا جستجو می کنیم که این نیز خطاست چرا که این دو مذهب نه در سرزمین مادری بلکه یکی(میترایسم ) در غرب (رم- اروپا ) شکل گرفت و رشد کرد در قالب یک مذهب ..و ما هیچ نمود عینی از آن در ایران و هند نمی بینیم حال آنکه صدها معبد میترایستی در رم و اروپا می بینیم در ایران یک معبد هم یافت نشده (میترایسم اساسا هندی تر است ریشه اش تا ایرانی ,اما مورخان معاصر ایرانی درباره ایرانی بودن این مذهب بسیار مبالغه کرده اند) و مانویت نیز در چین و ترکستان بالید و مذهب رسمی ایغور های ترک شد !

درست مثل بهاییت که پیروان بیگانه اش بیش از ایرانیان بهایی اند ! یا مثل مذهب بودا که در هند تولد یافت ولی در خارج آن در چین و ,, رشد و گسترش یافت و پیروی در هند نداشته ندارد !

قدر مسلم آن که همانطور که هم اکنون میان باورهای مردم لر با باورهای رسمی و حاکم بر جامعه مرکزی ایران هزاران فرسنگ فاصله هست , در دوران پیش از اسلام به عهد ساساسانی اشکانی و پارسی (هخامنشی ) از آنجا که قلمرو مردم لر(که آن روزگار عیلام و الیمائید خوانده می شد ) نیمه مستقل و گاه مستقل بوده بی شک همان دوره نیز باورهای نیاکان لر ما با باورهای رسمی زردشتی جامعه مرکزی ایران هزاران فرسنگ فاصله داشته است . یعنی همان طور که تا اکنون قاطبه مردم لر ,مسلمانان مومن و معتقدی نبوده و نیستند , بی شک در دوران پیش از اسلام نیز که دین زردشت به عنوان دین حکومتی و رسمی از سوی حکومت مرکزی وقت تبلیغ و تحمیل می شد نیز نیاکان لر الیمایی و عیلامی ما , زردشتیایی مومن و معتقد نبودند !

۵
یکی از معتبر ترین شاهد ها بر این ادعا ؛ اکتشافات باستان شناس پروفسور گیرشمن در خرابه های سرمسجد و صفحه مسجدسلیمان در بختیاری است . گیرشمن در گزارش حفاری های خود می نویسد که این یک معبد الیمایی در شهر االیمایی آساک بوده که حین حفاری ما با ویرانی , تخریب وسیع در معبد و شکستن مجمسه ها ی این معبد الیمایی و تغییر کاربری معبد به آتشکده مواجه شدیم . ! بادرنظر گرفتن تاریخ آخرین سکه‌های آن معبد در یافتیم که که ویرانگری در زمان بهرام سوم در دوره ساسانی به دستور کرتیر موبد موبدان وبه دست موبدان خادم آیین زرتشت صورت گرفته است ! همزمان در همین زمان نیایشگاه های پیروان یهودی , مسیحی , بودایی , مزدایی در سرتاسر فلات ایران تخریب و به آتشکده تبدیل شده بود . در زمانی که این آخوند افراطی زردشتی( کرتیر) در مدت سلطنت هفت شاه ساسانی بر مسند شیخ الشیوخی خویش استوار بود ,آیین زرتشت, دین رسمی شد و پیروان دین های دیگر مرتد اعلام شدند و پرستشگاهشان ویران شد و یک قراائت از یک ایده ولوژی دینی , سعی شد که رسمی شود و رسمیت یافت . او دستور نوشتن چهار فرمان دینی( چهار کتیبه) بر صخره‌های کوهستان فارس داد . کرتیر , این روحانی افراطی زردشتی دراین کتیبه‌ها از آزار به مسیحیان و یهودوبوداییان برخود می‌ بالید !

در مطلب بعدی تحت نام ” کرتیر :پدرجد حکومت دینی در ایران و شاید جهان ” به این روحانی افراطی زردشتی , که موبد موبدان مقتدر در دوره هفت پادشاه ساسانی ( اردشیر بابکان، شاپور یکم، هرمز یکم، بهرام یکم، بهرام دوم، بهرام سوم و نرسه) بود خواهم پرداخت و شرح اختناق دینی به توسط او در دوره ساسانی منجمله ویرانی معبد الیمایی سر مسجد مسجد سلیمان در منطقه لرنشین بختیاری را شرح می دهم !

—————————–
ویدیوی اول : نمازگزاردن برخی روستاییان و ایلیاتی های لر بختیاری برای نخستین بار !
ویدویی دوم : لری سرگشته , باز هم به گمان ام پیرمردی روستایی یا ایلیاتی ار سرزمین بختیاری در مسجدی در ملک لنجون ( یکی از شهرهای فارسی زبانان ), گرفتار آمده است و آداب سجود و خضو ع نمی داند .!

باور دینی لٔرها ؛ پیش از اسلام و پس از اسلام چیست ؟

2 thoughts on “باور دینی لٔرها ؛ پیش از اسلام و پس از اسلام چیست ؟

  1. پیر و بابا و پیایل گپگپون و فرهنگ شاهنامه تنها دینی بود که به چشم در منطقه بختیاری میخورد، تا حدود پایان دوره قاجار تنها امامزاده منطقه (امام زاده مومد حسه) بود و گویی جز خدا و قسم به( گیس دا) (شیردات)(جون روله) (وه ای تار سبیل ) نبود و آیین (خون بس) بخشش و (نه هنگی )بزرگی چیزی نبود که کم کم دین شیعه و صوفی‌گری به میانشان رفت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Scroll to top